کجایی ای جهان آرا خرمشهر را بینی
ز خون پاک خونین تا فریاد نهر را بینی
کجایی تا بیاموزی به ما را شهادت را
نشان دادی تو با رفتن به ما رسم شجاعت را
شهادت را طلب کردی و از عشق وطن گفتی
به استغنا رسیدی چون به پا خیزی به تن گفتی
جهان را زینتی دادی به اسمت ای جهان آرا
تو با خونت گرفتی خاک میهن را کماندار
ببوسم دست آن مادری که فرزندی چنین دارد
چون اشکی بریزد او به یادش آسمان بارد
محمد جان جهان آرا کنم آن دم ز تو یادی
که طفلانی به خرمشهر بینم در شادی
اگر چه مثل تو مردی در ایام کم باشد
اگر راهت بیاموزم مرا دیگر چه غم باشد
اشکان مازندرانی
|